98-9394223559+

 

مقصریابی یا همدلی و چاره جویی؟

مقصریابی یا همدلی و چاره جویی؟

پس از دو‌سال و اندی، هنوز استرالیا برایم شگفتی‌هایی دارد.

هفته پیش تصادفی در شهر منجر به فوت یک نفر شد. قضیه از این  قرار بود: اتوبوس به عابری می‌زند که بانویی ۵۱ ساله‌ای بوده و درجا می‌میرد. راننده اتوبوس هم در اثر شوک  به بیمارستان منتقل می‌شود.

 اولین خبری که خواندم، به جای به دنبال مقصر حادثه گشتن  و سرزنش فرد یا افراد مسبب؛ انتقاد از قوانین راهنمایی رانندگی و وضعیت حمل و نقل و ...، فقط و فقط درباره همدلی با خانواده متوفی - و عجیب‌تر از همه - راننده اتوبوس بود. شورای شهر ضمن اعلام همدردی با خانواده قربانی تصادف، اعلام کرد که ناراحت و نگران وضع روحی راننده است و برای بهبود وضعیت روحی راننده اتوبوس، تمام تلاشش را به کار می‌بندد و به طور کامل حمایتش می کنند تا زودتر به حالت عادی خودش برگردد.

از سوی دیگر، مردم در پیام‌هایشان برای خانواده قربانی، سلامتی راننده، و اینکه بتواند از شوک‌ حادثه بیرون بیاید، دعا می کردند.

جالب اما طرز تفکری است که در من نهادینه شده : «قبل ازهر چیز باید دنبال مقصر باشم!» به محض این‌که رسیدم سر کار پرسیدم راستی مقصر کی بوده؟ و این بی‌اهمیت‌ترین سوالی بود که کسی دنبال جوابش باشد!  همه دنبال این بودند که چه بلایی بر سر خانواده قربانی و راننده می‌آید و این‌که راننده چه‌طور با این موضوع کنار خواهد آمد و...

دیروز که از کنار محل تصادف رد می شدم، چشمم خورد به دسته‌های گلی که به تیر چراغ برق بسته شده بود با کارتهایی که خبر از ابراز همدردی با خانواده قربانی حادثه می‌داد.

نویسنده: یک همراه زبان زندگی

تجربه‌هایی که در سایت «زبان‌زندگی» ارتباطی‌بدون‌خشونت - باشتراک گذاشته می‌شود؛ تجربه‌ی عملی کاربرد زبان‌زندگی با درک نگارنده‌است و نه یک‌مثال آموزشی.

Date

17 ارديبهشت 1399

Categories

تجربه شخصی